تاریخچه نایلون

کمپانی دوپن که توسط ایلودر ایرنه دوپن احداث شد، ابتدا باروت و بعداً رنگ های سلولزی تولید می کرد. پس از جنگ دوم جهانی، دوپن آمونیای مصنوعی و مواد شیمیایی دیگری تولید می کرد.

 

دوپن تولید فیبر برپایه سلولز را آزمایش کرد، که در نهایت منجر به تولید فیبر مصنوعی ریون (ابریشم مصنوعی) شد. آزمایشات دوپن با ابریشم مصنوعی، آغازی بر تولید و بازاریابی نایلون بود.

دوپن و اختراع نایلون

اختراع نایلون توسط دوپن 9 سال طول کشید، از ابتدای پروژه در1930 تا نمایش آن در نمایشگاه جهانی نیویورک در 1939. این پروژه محصول ساختاری جدید در شرکت دوپن بود که توسط چارلز استاین در 1927 پیشنهاد شد، که در آن دپارتمان مواد شیمیایی متشکل از چند تیم تحقیقاتی کوچک بود که تمرکز آن ها بر "تحقیقات پیشرو" در شیمی بود که به "کاربردهای عملی منتهی می شدند". مدرس هاروارد، والاس هیوم کاروترز برای هدایت تیم تحقیقاتی پلیمر استخدام شد. در ابتدا به او اجازه داده شد که روی تحقیقات محض، ساختن و آزمایش کردن نظریه های شیمیدان آلمانی، هرمن اِشتاودینگر، تمرکز کند. او بسیار موفق بود، زیراکه تحقیقاتی که او انجام داد دانش پلیمر را بسیار بهبود بخشید و به پیشرفت علوم کمک کرد.

dupont history


در بهار 1930، کاروترز و تیم او دو پلیمر مصنوعی دیگر تولید کردند. یکی از آن ها نئوپرن بود، لاستیکی مصنوعی که در جنگ بسیار مورد استفاده قرار گرفت. دیگری یک خمیر ارتجاعی سفید و قوی بود که بعدا به نایلون تبدیل شد. پس از این اکتشافات به تیم کاروترز دستور داده شد که تحقیقات خود را از رویکرد عمدتاً محضی که بسپارسازی عمومی را واکاوی می کرد، به هدف کاربردی پیداکردن "ترکیبی شیمایی که در صنعت استفاده شود" تغییر دهد.
ابتدای سال 1935 بود که بالاخره پلیمری به نام "پلیمر 6-6" تولید شد. اولین نایلون (نایلون 6،6) توسط والاس کاروترز در 28 فوریه 1935 در مرکز تحقیقات دوپن واقع در ایستگاه آزمایشگاهی دوپن تولید شد. این ماده تمام خواص مطلوب ارتجاعی و قدرت را دارا بود. اما، نیازمند فرایند تولید پیچیده ای بود که مبنای تولید صنعتی آینده شد. دوپن حق اختراع پلیمر را در 1938 کسب کرد و به سرعت انحصار فیبر را بدست آورد.
تولید نایلون به همکاری بین سه دپارتمان در دوپن نیاز داشت: دپارتمان تحقیقات شیمیایی، دپارتمان آمونیا و دپارتمان ریون (ابریشم مصنوعی). برخی از المان های کلیدی نایلون باید توسط شیمی فشار بالا تولید می شد، که تخصص اصلی دپارتمان آمونیا بود. از نایلون به عنوان "هدیه الهی برای دپارتمان آمونیا" که در بهران مالی به سر می برد، یاد می شد. واکنشگرهای نایلون به سرعت نیمی از فروش دپارتمان آمونیا را تشکیل دادند و به آن ها کمک کرد دوره رکود بزرگ را با اشتغال و درآمد زایی پشت سر بگذارند.
پروژه نایلون دوپن اهمیت مهندسی شیمی را در صنعت نشان داد، به اشتغال زایی کمک کرد، و تکنیک های مهندسی شیمی را پیشرفته تر نمود. در واقع، کارخانه ای شیمیایی درست شد که 1800 فرصت شغلی ایجاد نمود و از جدیدترین تکنولوژی های آن زمان بهره برد، که امروزه همچان به عنوان مدلی برای کارخانه های شیمیایی استفاده می شود. "موفقیت پروژه نایلون به دلیل توانایی آن در بسیج کردن سریع شمار زیادی از شیمی دان ها و مهندسین دوپن بود." اولین کارخانه نایلون در سیفورد، دلاوِر واقع بود و تولید تجاری خود را در 15 دسامبر 1939 آغاز کرد. در 26 اکتبر 1995، کارخانه سیفورد توسط جامعه شیمی امریکا، به عنوان دستاورد ملی تاریخی شیمی شناخته شد.

خاستگاه و علت نام گذاری نایلون

شرکت دوپن مسیری طولانی برای انتخاب نام محصولات خود پیمود. در 1940، جان اِکِلبری از این شرکت، بیان کرد که حروف "نایل" دلخواه انتخاب شدند و "ون" از پسوند سایر فیبرها مثل کتان و ریون گرفته شد. کتابی که بعدا توسط دوپن منتشر شد (کانتکست، جلد 7، شماره 2، 1978) توضیح داد که در ابتدا قرار بود نام محصول "نوران" (NoRun) باشد ("ران" به معنای شکافتن (unravel) ) اما بعدا اصلاح شد تا چنین ادعای بدون توجیهی را عنوان نکند. چون این محصولات واقعاً شکاف ناپذیر نبودند، مصوت های آن تغییر داده شدند تا “nouraon” بدست آید، که این هم بعدا به “nilon” (نیلون) تغییر داده شد تا بار معنایی "عصبی" آن کمتر شود. برای تلفظ آسان، i ( ی) به y (آی) تغییر داده شد.

استراتژی های اولیه بازاریابی

بخش مهمی از محبوبیت نایلون مرهون استراتژی بازاریابی دوپن است. با تبلیغ این فیبر، تقاضا برای آن، پیش از عرضه در بازار عمومی، افزایش یافت. معرفی تجاری نایلون در 27 اکتبر 1938 در آخرین بخش "انجمن مشکلات فعلی" نشریه تریبون هرالد، در محل نمایشگاه جهانی نیویورک انجام شد. اولین فیبر مصنوعی منسوج اُرگانیک که محصول "زغال، آب و هوا" بود و انتظار می رفت که "به اندازه فولاد، محکم و به اندازه تار عنکبوت"، ظریف باشد، با استقبال مخاطبان، که بیشتر آن ها زنان طبقه متوسط بودند، مواجه شد و تیتر بسیاری از روزنامه ها قرار گرفت. نایلون در نمایشگاه جهانی نییورک 1939 به عنوان بخشی از "جهان فردا" معرفی شد و نقش مهمی در "دنیای شگفت انگیز شیمی" دوپن در نمایشگاه بین المللی دروازه طلایی در سان فرانسیسکو در 1939 داشت. جوراب شلواری های نایلونی واقعی تا قبل از 15 می 1940 به فروشگاه های منتخب در بازار وارد نشده بودند. اما تعدادی محدود برای فروش در دلاوِر، قبل از آن تاریخ عرضه شدند. اولین فروش عمومی جوراب شلواری های نایلونی در 24 اکتبر 1939 درویلیمگتون، دلاور، رخ داد. 4000 جفت جوراب شلواری در دسترس بود، که همگی طی سه ساعت به فروش رسیدند.
امتیاز ویژه دیگر نایلون این بود که واردات ابریشم از ژاپن کاهش می داد، استدلالی که بسیاری از مشتریان محتاط را قانع کرد. حتی کابینه رئیس جمهور روزولت نیز به نایلون اشاره داشت و پنج روز پس از معرفی رسمی این ماده، "موقعیت های اقصادی بزرگ و جالب توجه" آن را مورد توجه قرار داد.
با این حال، هیایوی اولیه نایلون، مسائلی را نیز در پی داشت. این موضوع توقعات نابه جایی را ایجاد که نایلون از ابریشم بهتر است، یک بافته معجزه آسا که اندازه فولاد محکم است و تا ابد دوام می آورد و هرگز سوراخ نمی شود. دوپن با درک خطرناک بودن ادعاهایی مثل "جوراب های جدید به قدرت فولاد" و "سوراخ نشدنی"، عبارات اعلامیه ی اول را اصلاح کرد، به ویژه آن هایی را که بیان می کردند نایلون به اندازه فولاد محکم است.
همچنین، مدیران دوپن که که نایلون را به عنوان ماده ی مصنوعی انقلابی معرفی می کردند، در ابتدا متوجه نبودند که بعضی مشتریان حس نارضایتی، عدم اطمینان و حتی ترس نسبت به مواد مصنوعی داشتند. یک خبر زیان بار در مورد داستان انحصار این پلیمر جدید برای شرکت دوپن، بیان می کرد که یک روش تولید نایلون ممکن است استفاده از کاداورین باشد، ماده ای شیمیایی که از اجساد بدست می آید. گرچه دانشمندان اثبات کردند که کاداورین از حرارت دادن به زغال هم بدست می آید، اما مردم اغلب باور نمی کردند؛ مانند زنی که با یکی از دانشمندان ارشد دوپن مواجه شد و قبول نکرد که این شایعه حقیقت ندارد.
دوپن استراتژی کمپین خود را تغییر داد، و تاکید کرد که نایلون از "زغال، آب و هوا" بدست می آید و به جای ویژگی های ذاتی نایلون، تمرکز خود را به جنبه های شخصی و زیبایی نایلون معطوف کرد. به این ترتیب، نایلون مورد قبول واقع شد و با تبلیغاتی مثل "اگر نایلونی باشه، خوشگل تره و اُه! چه زود خشک میشه!" توجه به جنس و جنبه مصرفی این بافته معطوف شد.

تولید بافته ی نایلون

پس از عرضه ملی نایلون در 1940، تولید آن افزایش یافت. 1300 تن از این بافته در طول سال 1940 تولید شد. در اولین سال عرضه، 64 میلیون جوراب شلواری نایلونی به فروش رسید.
درحالی که نایلون به عنوان ماده ای بادوام و نابودنشدنی بازاریابی می شد، تقریبا با دوبرابر قیمت جوراب شلواری های ابریشمی به فروش می رسید. (4.27$ برای هر پوند نایلون در مقابل 2.79$ برای هر پوند ابریشم). فروش جوراب شلواری های نایلونی تا حدی مرهون تغییر پوشش زنان بود. همانطور که لورن هولدز توضیح می دهد: "تا سال 1939، لبه تحتانی لباس ها به بالا و سر زانوها رسیده بود، که از این نظر، انتهای دهه 1930 مانند ابتدای آن بود." دامن های کوتاه تر، تقاضا برای جوراب شلواریی هایی را درپی داشت که پوشش کامل تری را بدون نیاز به بند، ارائه می داد.
با این حال، از 11 فوریه 1942، تولید نایلون از مصرف مشتری، به مصرف ارتش تغییر جهت داد. تولید جوراب شلواری های نایلونی و سایر ملبوس ها توسط دوپن متوقف و بیشتر نایلون تولیدی برای چتر نجات و چادر در جنگ جهانی دوم استفاده شد.
با پایان جنگ، بازگشت نایلون مورد انتظار بود. گرچه طرح دوپن تولید سالانه 360 میلیون جوراب شلواری بود، اما تاخیرهایی در بازگشت به مصارف مشتری از مصارف جنگی وجود داشت. در 1946، تقاضا برای جوراب شلواری نایلونی قابل ارضا نبود، چیزی که منجر به دزدی نایلون شد. در یک مورد، حدود 40000 نفر در پیستبورگ برای خرید 13000 جفت نایلون صف کشیدند. در عین حال، زنان چترهای نجات و چادرهای بجا مانده از جنگ را برای ساختن بلوز و لباس عروسی، پاره می کردند. در فاصله زمانی بین اتمام جنگ و 1952، تولید جوراب شلواری و سایر ملبوس ها 80% نایلون دنیا را مصرف می کرد. دوپن تمرکز خود را روی فراهم کردن تقاضای مردم معطوف کرد و تولید خود را گسترش داد.

معرفی ترکیبات نایلونی

با فروش جوراب های نایلونی در بازارهای بزرگ تر، مشکلات نمایان شدند. جوراب شلواریی های نایلونی ظریف بودند، به این معنا که اغلب نخ نما می شدند، و در آن ها سوراخ ایجاد می شد. افراد همچنین گزارش کردند که بافته های نایلونی خالص به دلیل عدم جذب، میمکن است نامساعد باشند. رطوبت در شرایط مرطوب یا گرم، داخل بافته نزدیک پوست باقی می ماند و آزاد نمی شد. بافته های نایلونی همچنین خارش دار بودند، و می چسبیدند و بعضی اوقات به دلیل الکتریسیته جمع شده در اثر اصطکاک، جرقه می زدند. همچنین، تحت شرایطی، جوراب شلواری ها تجزیه می شدند و به مواد اولیه خود یعنی آب، هوا و زغال تبدیل می شدند. دانشمند این اتفاق را نتیجه آلودگی هوا می دانستند، و آن را به آلودگی لندن 1952، و نیز کیفیت پایین هوای نیویورک و لس آنجلس نسبت می دادند.
راه حل مشکلاتی که بافته های نایلونی خالص با آن مواجه بودند، ترکیب آن با سایر بافته ها یا پلیمرهای موجود، مثل کتان، پلیستر و اسپاندکس بود. این ایده منجر به تولید انواع گسترده ای از بافته های ترکیبی شد. ترکیب های نایلونی جدید خواص مطلوب نایلون را حفظ کردند (قابلیت ارتجاع، دوام و خشک شدن) و قیمت لباس ها را پایین و معقول نگه داشتند. از 1950، بنگاه متصدی تامین اماد نیویورک (NWQMPA)، که منسوجات ارتش و نیروی دریایی را تولید و آزمایش می کرد، ملزم به تولید ترکیب پشمی-نایلونی شد. آن ها اولین افرادی نبودند که ترکیبی از بافته های طبیعی و مصنوعی را معرفی می کردند. نشریه نساجی امریکا از سال 1952 را به عنوان "سال ترکیب بافته ها" یاد کرد. بافته های ترکیبی شامل ترکیب هایی مثل "بونارا" (پشم-خرگوش-نایلون) و کَسمت (پشم-نایلون-پَر) بود. در بریتانیا در نوامبر 1951، سخنرانی افتتاحیه 198-اُمین نشست مجمع سلطنتی تشویق هنر، تولید و تجارت، بر بافته های ترکیبی تمرکز کرد.
دپارتمان تولید بافته دوپن، با زیرکی طراحان مُد فرانسوی را هدف قرار داد، و بافته های نمونه ای را در اختیار آن ها گذاشت. در 1955، طراحانی مثل کوکو چنل، ژان پاتو و کریستین دیو، لباس های شب تولید شده با بافته های دوپن را نمایش دادند، و عکاس مُد هورست پی. هورست استخدام شد تا مستندی از استفاده آن ها از بافته های دوپن تهیه کند. شرکت "بافته های امریکا" با بیان "موقیعت های خلاقانه و ایده های نو برای مد که تا کنون در رویای آن بودیم" از این ترکیب ها حمایت کرد.

محبوبیت بلندمدت نایلون

علیرغم کمبود نفت در دهه 1970، مصرف منسوجات نایلونی از 1960 تا 1980 سالانه 7.5 درصد افزایش یافت. اما تولید کل بافته¬های مصنوعی در اوایل دهه 70 از 63% کل تولیدات نساجی دنیا به 45% کاهش یافت. تقاضا برای این فناوری "جدید" کاهش یافت و بافته¬های نایلونی در دهه 70 "در حال از مد افتادن بود". همچنین مشتریان درباره هزینه های زیست محیطی در طی چرخه تولید نگران شدند: تامین ماده خام (نفت)، مصرف انرژی طی تولید، زباله تولید شده طی ساخت بافته، و درنهایت دور ریختن زباله هایی که زیست تجزیه پذیر نبودند. بافته های مصنوعی از دهه 1950 و 60 دیگر بر بازار سلطه نداشته اند. تا سال 2008، نایلون حدود 12% (حدود 8 میلیون پوند) از کل تولید بافته های مصنوعی دنیا را تشکیل می داد.
گرچه نایلون خالص ایرادات فراوانی دارد و امروزه به ندرت استفاده می شود، مشتقات آن کمک و تاثیرات بزرگی برای اجتماع داشته است. از کشفیات علمی مرتبط با تولید پلاستیک و بسپارسازی گرفته، تا تاثیر اقتصادی طی رکود و تغییر مد زنانه، نایلون محصولی انقلابی بوده است. اولین پرچم قرارگرفته روی ماه، در تجلیلی نمادین، از جنس نایلون بود. خود پرچم 5.5$ قیمت داشت، اما باید دارای میله ویژه ای با تیر افقی می بود که به نظر برسد در حال "تکان خوردن" است. نایلون یکی از بزرگترین نمادهای قرن امریکا است و بدون شک از نظر خواسته مشتری مرد و زن قرن بیستم هم رده کوکاکولا است. نایلون نه تنها یک محصول پیشرفته از نظر فناوری است، بلکه توجه عموم را نیز جلب کرده است. نایلون ماده ای مطلوب است.